آقای رئیسجمهور! صدای معلمان ایلام را از دل سنگ و کانکس بشنوید
لشکرکشی بیثمر؛ وزیر آموزش و پرورش در ایلام چه کرد؟
تمدید بیمه تکمیلی ناکارآمد؛ گلایههای فرهنگیان ایلام به وزیر آموزش و پرورش رسید؟
مردگان سیاسی زنده شده اند؛نگذارید آموزش و پرورش ایلام را دفن کنند!
پدرخوانده های ورشکسته در کمین آموزش و پرورش ایلام؛ آقای وزیر کجا ایستاده ای؟
در راهروهای آموزش وپرورش استان چه می گذرد/از حاج کلانترخان ها تا نخودهای آش!
سهمیههای تبعیضآمیز؛ دانشگاه فرهنگیان و زخم نابرابری در ایلام
پاسخ به چگونگی اختصاص سهمیه پذیرش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان
آیا خبر دارید که در همین قرن پانزدهم هجری، در استان ایلام، کودکانی هنوز در کلاسهای سنگی و کانکسی درس میخوانند؟ آیا میدانید معلمانی هستند که نه سقفی امن بالای سر دانشآموز میبینند، نه پشتوانهای شفاف برای استخدام خود؟
آیا در این شرایط بحرانی آموزش، این سفر پرهزینه که بار مالیاش بیتردید از بودجه همین وزارتخانه تأمین میشود، کوچکترین دستاوردی برای معلمان زحمتکش و دانشآموزان کمبرخوردار ایلام داشته است؟ پاسخ روشن است: نه!
دیگر کافیست! ایلام را به باتلاق بازگشت به عقب نکشانید. آموزشوپرورش این استان، حیاط خلوت هیچ جریان سیاسی، هیچ بازنشستهی تشنهقدرت، و هیچ باند پشتپردهای نیست اگر امروز، از استقلال مدیرکل آموزشوپرورش ایلام صیانت نکنید، اگر دست این دلالان پنهان قدرت را قطع نکنید، بدانید که خود شما مسئول مستقیم تکرار همان فجایع گذشته خواهید بود.
آقای وزیر! امروز ایلام آبستن یک فاجعهی اداریست. گروهی از پدرخواندههای سیاسی خسته، پوسیده، بیاعتبار و طردشده از بدنهی افکار عمومی، دوباره از گورها و حاشیهها بیرون خزیدهاند و در تلاشاند با مهرهچینی نیروهای ناپخته، بیسابقه و صرفاً گوشبهفرمان، آموزشوپرورش این استان را به باجخواهی سیاسی و باندبازی برگردانند.
حرف و سخن بسیار است اززخم های دهان بازکرده تعلیم و تربیت .ناگزیر از عدم ذکر مصادیق بارزتر بوده، زیرا بیم ازآن جهت می رود که ترک بردارد استخون نازک تنهایی آموزش وپرورش ومکدر شود خاطر سینه ای که انصاف درآن جاری ست
در حالیکه مدیرکل جدید آموزش و پرورش استان ایلام هنوز جوهر حکم انتصابش خشک نشده، تحرکات خطرناک برخی چهرههای تکراری و نالایق برای تصاحب پستهای کلیدی آغاز شده است؛ افرادی که نه تنها کارنامه قابل قبولی ندارند، بلکه با پروندهای مملو از ناکارآمدی، رانتجویی و بیاخلاقی، نماد عقبگرد آموزش و پرورش در سالهای گذشته بودهاند. مدیرکل جدید آموزش و پرورش استان می بایست در این بزنگاه تاریخی، راه را بر بازگشت این عناصر ببندد.
در ایلام، جایی که آموزشوپرورش همواره قربانی سهمخواهیهای سیاسی و مصلحتاندیشیهای پشتپرده بوده، مدیرکل جدید در برابر انتخابی سرنوشتساز قرار دارد: ایستادن بر اصول و اصلاح مسیر، یا افتادن در دامی تکراری از فشارها، معاملات و چرخشهای سیاسی. فرهنگیان، خانوادهها و وجدان عمومی، نظارهگر این دو راهیاند؛ آیا او صدای معلمان را خواهد شنید، یا زمزمهی سهمخواهان را ترجیح خواهد داد؟
ما سالهاست که بدون وابستگی به جناحها و مدیران گذرا، زبان بیپردهی فرهنگیان و دانشآموزان ایلام بودهایم. گفتهی امروز ما به مدیرکل جدید آموزش و پرورش، نه آغاز یک تقابل، بلکه امتداد همان مطالبهگری ریشهداری است که پیشتر نیز خطاب به مدیران قبلی داشتهایم. این رسانه حیاطخلوت هیچ جناح و مدیری نبوده و نخواهد بود!
تغییر در رأس مدیریت آموزش و پرورش استان، بار دیگر نگاهها را به سمت مطالبات دیرینه فرهنگیان معطوف کرده است؛ فرهنگیانی که در کنار نقش حساس خود در تعلیم نسل آینده، سالهاست با انبوهی از مشکلات معیشتی، صنفی، منطقهای و نادیدهانگاریهای ساختاری دستوپنجه نرم میکنند. اکنون، مدیرکل جدید با آزمونی واقعی روبهروست؛ آزمونی که معیار آن، عمل به وعدهها و پیگیری مطالبات انباشته است.
ترندهای فضای مجازی، اگر بدون مدیریت و آگاهیبخشی مناسب رواج یابند، میتوانند به رفتارهای اجتماعی مخرب منجر شوند. حادثهی اخیر نشان میدهد که تأثیرات فضای مجازی بر رفتارهای عمومی را نباید دستکم گرفت.