سیدآرمین حسینی؛در شرایطی که جامعه با تورم، خستگی روانی و فشارهای زیرساختی دست و پنجه نرم میکند، وزارت آموزشوپرورش بیسروصدا ابلاغیهای صادر کرده که بر اساس آن، زنگ آغاز مدارس سراسر کشور از ساعت ۶ صبح به صدا درمیآید. در نگاه اول شاید این تصمیم بخشی از یک برنامه برای «مدیریت انرژی» بهنظر برسد، اما در واقع با یک تصمیم شتابزده، غیرکارشناسی و پرهزینه مواجهایم که تبعاتش تا عمق خانهها و روان دانشآموزان و معلمان نفوذ خواهد کرد.
واقعاً چه کسی میتواند در ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شود، صبحانهای گرم آماده کند، لباس تمیز بپوشد و آماده یادگیری یا تدریس باشد؟ این سؤال ساده، حلقه گمشدهای است در سیاستگذاریهای بالادستی که هیچ نسبتی با زیست واقعی مردم ندارند. دانشآموز ۹ ساله قرار است با چشمهای نیمهباز و کیف روی دوش در تاریکی صبحگاهی، سر کلاس حاضر شود. آن هم در مدارسی که حتی سیستم سرمایششان تا ساعت ۱۳ خاموش خواهد شد تا در مصرف برق صرفهجویی شود!
با این تصمیم، مدرسه عملاً به یکی از بازوهای سیاستهای اضطراری وزارت نیرو تبدیل شده است. خاموشی برق در تابستان، بهانهای برای تغییر بنیادی در ریتم آموزشی کشور شده؛ بدون اینکه حتی یک گزارش کارشناسی عمومی درباره پیامدهای روانی، اجتماعی، یا جسمی این تغییر منتشر شود.
در مدارس دو نوبته نیز اوضاع بهتر نیست. نوبت اول باید ساعت ۹:۳۰ تعطیل شود و نوبت دوم از ۱۰ تا ۱۳:۳۰ برگزار گردد. عملاً دو شیفت آموزشی با فاصلهای کمتر از ۳۰ دقیقه! آیا پاکسازی مدرسه، خروج و ورود دانشآموزان، تنظیم مجدد کلاسها و نیروها در این زمان فشرده ممکن است؟ پاسخ، نزد مدیران هزاران مدرسهایست که هر روز با بحران ترافیک، سرویس ایابوذهاب، و نبود نیروی انسانی مواجهاند.
در همین ابلاغیه آمده است که “دمای ساختمان مدارس روی ۲۵ درجه تنظیم شود” و سیستم سرمایش از ساعت ۱۳ به بعد خاموش باشد. این یعنی مدارس، از ساعاتی که هوا رو به گرما میرود، بدون تهویه خواهند بود. واقعاً تصورش سخت نیست که مدیریت بحران انرژی به شکل بحران آموزشی در حال نهادینه شدن است.
بگذارید صریح بگوییم: آموزش قرار نیست قربانی کمکاری دستگاههای دیگر شود. اگر کشور با بحران برق مواجه است، این بحران باید در سطح وزارت نیرو و دولت حل شود، نه با فشار بر دوش دانشآموز و معلم. پیش از هر تصمیم ملی در حوزه آموزش، باید یک اصل رعایت شود: منافع کودکان، مقدم بر همه چیز است.
ثبت دیدگاه