محمد شعبانی؛از سال ها پیش منتظر چنین روزی بودیم که نگاه به سمت استان شهید پرور ایلام و سرداران شهیدش نمایان شود اما انگار این انتظار پایانی نداشت ، در سراسر گوشه و کنار استان کسانی بودند که برای دل خود یادواره هایی از جنس آسمان برگزار می کردند اما دل آنها باز هم طاقت نداشت.
آنها دوست داشتن یک بار دیگر همچون زمان دفاع مقدس شهدا را گرد هم جمع آورند اما دوری هر کدام برای دیگری طاقتی نگذاشته بود چنان آرزوی چنین روزی را داشتن که انگار به وصال خود رسیده اند ، زمان موعود رسید آنچنان شور و شوق در جای جای استان به ارمغان آمد که انگار محشری دیگر برپا شده بر هر نقطهای مینگرید بوی عطر شهدا بر مشام می رسد.
هنوز راه رسیدن به وصال یاران زیاد مانده همه در دلهره که در مقابل دوستان شهیدشان شرمنده نباشند اما دلهره به امید مبدل و دیدار عاشق و معشوق قبل از رسیدن به وصال دیدار یاران به ارمغان می آورد چنان دیداری که فرزند با پدر دارد دیدار رهبر با یاران دیروز شهدا و سربازان امروز انقلاب آرامشی بر روح و جسم سربازان اسلام میدهد.
آنچنان سخنانش آرامش بخش و با آن چهره خندانش در وجود تک تک اعضا مینشیند که انگار بهشت را در کنار دوستان و یاران را می توان با چشم دل خویش دید با پایان دیدار همه به سرزمین شهدای خویش باز می گردند و روزها ، ساعت ها ، دقیقه ها ، ثانیه ها به سرعت در حال حرکت برای رسیدن به وصال خویش و آن لحظه سرنوشت ساز رسید و سیل خروشان مردم و یاران انگار صحرای محشر دگری برپا کرده است.
هرچه به اطراف می نگرم دلم در آتش سوزان افروخته، بر اشکهای مادری که گوشه ای نشسته، بر فراق دوستانی که از همرزمان خود جا مانده ، چشم در دست ، دل به خون شده اند اما این غم تمامی ندارد غمی که سنگینی آن سینه ام را در قلبم تنیده، آری سال های پیش در سراسر کشور چنین یادواره هایی کسی را بر چنین محفلی می دیدیم که آرامش و سخنانش بر روح و جان ما می نشست.
مینگرم شاید باز هم ببینم آن قامت بلند و هیبت رشیدش کیست که صدا نزند که کاش قاسم امروز اینجا باشد اما امسال بر محفل ما دگر حاج قاسم نیست، مادری که چشم بر قاب عکس سردار دلها ناله می زند، همرزمی که بر نیامدنش ضجه می زند، اما دیگر باید با جای خالیش تحمل کرد.
با ورود همرزم حاج قاسم و فرمانده ای که با نامش لرزه بر اندام دشمن می نشیند به کنگره شهدای استان ایلام و وعده نابودی دشمنان انقلاب و اسرائیل جنایتکار انگار حاج قاسم را بر آن صحنه نظاره می کردیم.
کنگره سرداران و ۳۰۰۰ شهید استان ایلام در تاریخ انقلاب کشور به ثبت رسید، شکوه و عظمت این مراسم را باید در سرداران و همرزمان شهیدشان دید که در مقابل استکبار ایستادگی کردند و بر هیمنه وجودشان بنگرید که در کنار مردم سر تعظیم فرود آورده و مقابل دشمن چو سرو قامت استوار و محکم هستند، تماشای این مراسم در سراسر کشور نشان از غیرت و دلاورمردی استان ایلام را در پی دارد که مردمانش در گذشته مقابل دشمن و امروز پشتیبان ولی امر خود هستند.
این کنگره با همه فراز و فرودها به پایان رسید اما تشعشعات وجودی آن تا مدتها بر سراسر این دیار جاودان باقی ماند این همان زندهبودن شهدایی که خداوند وعده روزی خود را بر آنها داد که امروز آنها را بر دیدگان خود بگذاریم و یاد کنیم آنانی که بودند و هستند و آنچنان برکاتی را برای ما به ارمغان آوردند که تا پایان عمر از آن بچشیم.
ثبت دیدگاه