علی کرمی-فعال رسانه؛تقریباً همهی ما خود را وارث فرهنگی چندهزار ساله، فرهیختگانی نامدار، دانشمندانی بزرگ و سربازانی دلیر میدانیم؛ اما عجیب است که مردمانی این چنین فرهیخته، هنگامی که در یک مسابقه ورزشی با یک ناعدالتی یا شیطنت از سوی داور یا بازیکنان حریف مواجه میشوند، در اسرع وقت با حمله به صفحات نامبردگان، آنان را با دقیق ترین و خلاقانه ترین کلمات رکیکی که به تازگی کشف کردهاند هدف قرار میدهند.
عدهای به دنبال فاش کردن حقایقی تلخ از زندگی شخصی والدهی محترمهی نامبرده هستند و مابقی هموطنانِ به خروش آمده هم به رسم همیشه صادرات شیر سماور و اگزور خاور را در دستور کار قرار میدهند؛ خیار، بادمجان و موز هم که برای سلامتی مفید است پس چرا نباید تقدیمشان کنیم؟!
بدیهیست که ممکن است بخشی از این خشم اصلا ارتباطی با ورزشکاران رقیب یا داوران خاطی نداشته باشد و صرفا بغض فروخوردهای باشد از گرانی مسکن و قیمت طلا و اقتصاد بیمار و معیشت درحال احتضار؛ اما قطعا این تمام ماجرا نیست…
گاهی بهترین معیار برای سنجش درست بودن رفتارهایمان این است که از خود بپرسیم اگر طرف مقابل این رفتار را در برابر ما انجام میداد چه احساسی داشتیم؟ حتی اگر فرد مقابل مقصر هم بوده باشد بنظر شما آیا جهانیان تفاوتی میان یک فحاش و یک متقلب قائل خواهند شد؟
ورزشکاران ما در صحنه های مختلف و در رقابت های گوناگون ثابت کردهاند چه فاتح میدان باشند و چه بازندهی آن، همواره جوانمردی و مرام پهلوانی را سرلوحه خود قرار داده و اخلاق را مقدم بر هر خشم و هیجان زودگذری میدانند؛ پس چرا باید رفتار بزرگ منشانهی پهلوانان این کشور را با رفتارهای بچگانهی خود کمرنگ کنیم؟
اگر خود را وارث حافظ و سعدی میدانیم و او را خدای سخن میخوانیم، اگر ادعای فرهنگی چندهزارساله را داریم، اگر به تختی و پوریایولی مباهات میکنیم، نمیتوانیم این چنین خشمگین و بیپروا به تمامی رقبا موز و بادمجان تقدیم کنیم.
قضاوت را به دیدگان بیدار جهانیان بسپارید و به دور از نفرتپراکنی و خشونت، صادرات شیرهای سماور را متوقف کنید؛ این تنها گونهای از صادرات است که نفعی به کشور نمیرساند و بجای ارزآوری و کمک به این مرز و بوم، تنها فرهنگ چندهزارسالهی مردم ما را در مقابل چشمان جهانیان لگدمال میکند.
انتهای پیام/
ثبت دیدگاه