ایلام معلم|در روزهایی که هزاران دانشآموز ایلامی در تبوتاب کنکور سراسری، به رؤیای معلمشدن دل بستهاند، اعلام ظرفیت پایین پذیرش در دانشگاه فرهنگیان، خشم و ناامیدی را در میان خانوادهها و داوطلبان این استان برانگیخته است. رسانه «ایلام معلم» نیز طی روزهای اخیر، بارها صدای معترضین به این وضعیت را منعکس کرده است. اما در پاسخ به این اعتراضات، آموزش و پرورش استان ایلام در اطلاعیهای رسمی، ضمن دفاع از سیاستهای تخصیص ظرفیت، مدعی شده است که «هیچگونه تنگنای ناروا و ظلمی در حق استان صورت نگرفته است.»
اما آیا واقعاً چنین است؟
بر اساس اطلاعیه آموزش و پرورش، ملاک تخصیص ظرفیت دانشگاه فرهنگیان، “نیاز نیروی انسانی بر اساس جنسیت، رشته، مقطع و منطقه” عنوان شده است. این استدلال در ظاهر منطقی به نظر میرسد، اما در عمل چه چیزی را نادیده میگیرد؟ نقش حیاتی دانشگاه فرهنگیان برای تربیت نیروی جوان، بومی، متعهد و متخصص.
وقتی ظرفیت ورودی دانشگاه فرهنگیان برای استانهایی همچون ایلام کاهش مییابد، در واقع درِ امید به آینده برای نسلی بسته میشود که در سختترین شرایط تحصیل کرده و آرزوی خدمت به زادگاه خود را داشتهاند. این تصمیمات نهتنها انگیزهها را سرکوب میکند، بلکه منجر به مهاجرت نخبگان، ترک تحصیل یا سوقدادن جوانان به مشاغل غیرمرتبط میشود؛ آنهم در استانی که بیش از همیشه به سرمایه انسانی جوان نیاز دارد.
از سوی دیگر، ادارهکل آموزش و پرورش در اطلاعیه خود به جذب معلم از طریق ماده ۲۸، قانون تعیین تکلیف و سایر شیوهها اشاره کرده و از آن بهعنوان دلیلی برای اشباع نیروی انسانی در استان یاد کرده است. اما همین شیوهها، بارها مورد انتقاد نهادهای نظارتی و جامعه تخصصی قرار گرفتهاند. جذب افراد غیربومی، سنبالا یا فاقد تخصص آموزشی، نهتنها مشکلات را حل نکرده بلکه در بسیاری از مناطق، موجب افت کیفیت آموزشی، ترکخدمت زودهنگام و نارضایتی دانشآموزان شده است. چرا باید جوانان تحصیلکرده و مشتاق معلمی، بهخاطر تصمیمات غلط گذشته، اکنون تاوان پس بدهند؟
در مقایسهای ساده با ظرفیت استانهای همتراز یا حتی برخوردارتر، مشخص میشود که ایلام در دریافت سهمیه فرهنگیان، با نوعی تبعیض ناعادلانه مواجه شده است. همچنین، توزیع جنسیتی نیز نارضایتی بسیاری از دختران داوطلب را برانگیخته است، چرا که در برخی رشتهها، ظرفیت برای دختران تقریباً به صفر رسیده است. در واقع، ظرفیت پایین و نابرابر، فقط یک عدد خشک و بیروح نیست؛ نماد سرکوب فرصتهای برابر، بیتوجهی به بومیگزینی، و دلسردی یک نسل است.
شایسته است وزارت آموزش و پرورش و سازمان امور استخدامی کشور، بهجای تکرار محاسبات آماری بیروح، به واقعیت میدانی و آیندهنگرانه نگاه کنند. ایلام، همچون سایر استانها، حق دارد معلمانی بومی، جوان، کارآزموده و علاقهمند داشته باشد؛ نه نیرویی که صرفاً از سر اجبار یا قانون، وارد کلاس درس شده است.
امید است که صدای اعتراضات مردمی، رسانهها و فعالان فرهنگی، باعث بازنگری در ظرفیتهای اختصاصیافته به دانشگاه فرهنگیان شود. آینده آموزش در این مرز و بوم، بازی با اعداد نیست؛ سرنوشت فرزندان ماست.
ثبت دیدگاه