ایلام معلم|آموزشوپرورش ایلام سالهاست با چالشهایی بنیادین دستوپنجه نرم میکند؛ از ضعف در زیرساختهای آموزشی گرفته تا نارضایتی روزافزون بدنه معلمان و افت انگیزه نیروهای فرهنگی. در چنین شرایطی، انتخاب مدیرکل جدید تنها یک جابهجایی اداری نیست؛ بلکه میتواند بهمثابه نقطه عطفی در بازتعریف مأموریتهای این نهاد حیاتی تلقی شود.
جامعه فرهنگیان استان، بیش از هر چیز، به مدیری نیاز دارد که از جنس آموزش باشد؛ کسی که درد معلم را بشناسد، با سازوکار مدرسه آشنا باشد و جسارت تصمیمگیری مستقل را داشته باشد. مدیری که زیر بار دیکته سیاسیون نرود، و شأن آموزش را قربانی بدهبستانهای جناحی نکند. انتصاب مدیرکل باید پایان روند دخالتهای بیرویه و پرهزینه سیاسی در آموزشوپرورش باشد؛ نه ادامه آن.
مطالبه دوم، توجه به عدالت آموزشی است. در استانی که نابرابری آموزشی میان شمال و جنوب، مرکز و حاشیه، و شهر و روستا چشمگیر است، مدیرکل آینده باید مأموریت خود را بر مبنای توزیع عادلانه منابع، بازتعریف مناطق محروم، و استفاده از ظرفیت نخبگان بومی در تصمیمسازیها تعریف کند.
همچنین، بدنه معلمان استان انتظار دارند مدیرکل جدید، صدای آنها باشد، نه بلندگوی ساختار اداری. فاصله میان تصمیمات ستادی و واقعیت مدارس باید کاهش یابد؛ این مهم تنها با میداندادن به بدنه فرهنگیان، بازنگری در نحوه انتصاب مدیران میانی، و دوری از انتصابات سلیقهای و محفلی محقق میشود.
در نهایت، آموزشوپرورش ایلام بیش از آنکه به مدیری بیحاشیه نیاز داشته باشد، به مدیری اثرگذار نیاز دارد؛ کسی که بایستد، تصمیم بگیرد، بشنود و پاسخ دهد. اگر قرار است تغییری رخ دهد، این تغییر باید در رویکرد باشد، نه صرفاً در نام و چهره.
ثبت دیدگاه